سبک های رهبری و ۴ سؤال چالشبرانگیز برای مدیران حرفهای
چند هفته قبل خودم را در یک اتاق کنفرانس بدون پنجره یافتم تا دوباره با یک کارمند ناراضی دیگر مصاحبه کنم. با توجه به آنچه از این مصاحبهها یاد میگرفتم، دریافتم نسل امروزی بسیار بیشتر ازآنچه ما فکر میکنیم برای طراحی و هدایت سازمانهای موفق آماده هستند. اما این چطور امکان دارد؟ به باور سنتی و کلیشهای، نسل امروزی مجموعهای از افرادی هستند که منتظرند تا به جای اینکه کار «واقعی» ای انجام دهند، مورد تحسین و ستایش قرار بگیرند؛ اما من به همراه برخی دیگر از کلیشههای سنتی نسل امروزی دلزده شدهام. این اتاق کنفرانس بدون پنجره برای سه روز خانه من بود. ما با تعداد زیادی از کارمندان ناراضی مصاحبه کرده بودیم. شکایتها تقریباً یکسان بود. اعتراضات بهگونهای تعبیهشده بود که به نظر میرسید سنگقبر این شرکت قبلاً آمادهشده است. تا حدودی ناامید شدم، شروع کردم از این کارکنان بپرسم که برای حل مشکلات چه کار خواهند کرد. اغلب لکنت گرفتند. دیگران دقیقاً میدانستند که چه کسی باید اخراج شود، گویی که این راهحل همهچیز را حل خواهد کرد. بااینحال، هیچکس هیچ ایده واقعی در مورد چگونگی حل مشکل اساسی نداشت. به نظر من مشکل این سازمان این بود که سبک رهبری آن از کارهای پایهای که باید انجام شوند پشتیبانی نمیکرد. آنچه این سازمان بهشدت به آن نیاز داشت یک سبک رهبری مشارکتی بود، شبیه به آنچه شما ممکن است بین یک گروهبان و گروه وی ببینید. در عوض، رهبران جدید در این سازمان یک سبک بسیار مستبدانه را تصویب کردند. هنگامیکه آنها ارتقا یافتند، کارهای خود را کنار گذاشتند و شروع کردند به دستور دادن به اطرافیانشان. ازآنچه میتوانم در طول مصاحبههایم بگویم، این سبک اقتدارگرا فقط چیزی است که آنها قبلاً از هر رهبر دیگری دیدهاند. بااینحال، این کار نمیکرد. نارضایتی در همهجا وجود داشت. این تمایل به پیروی از سبک های رهبری که درگذشته ما استفادهشده است، چیزی است که من آن را «وراثتپذیری رهبری» مینامم. وراثت رهبری احساس راحتی خواهد کرد. شما از نحوه عملکرد آن استفاده میکنید. هیچچیز غافلگیرکنندهای وجود ندارد. بااینحال، این سطح راحتی، یک تعصب است که میتواند منجر به اتخاذ یک تصمیم بنیادی کاملاً اشتباه از طرف شما شود. تصمیم شما بهجای اینکه متفکرانه باشد، غریزی میشود. اینجایی است که نسل امروزی مفید هست. تجربه من این است که نسل امروزیها بهاحتمالزیاد وضعیت فعلی را به چالش میکشند، آنها بهراحتی تکیه میدهند و سؤالاتی در مورد منطقی بودن بعضی چیزها میپرسند. این نوع از تفکر انتقادی دقیقاً همان چیزی است که به آن نیاز داریم، زیرا ما جهش را از طرف فردی به مدیر یا رهبر ایجاد میکنیم. هر یک از ما میتوانیم در انطباق یک طرز فکر نسل امروزی و به چالش کشیدن وراثتپذیری رهبریمان خوب عمل کنیم. برای برخی، آنها درمییابند که انتخاب مناسبی انجام دادهاند؛ اما ممکن است دیگران متوجه شوند که در مورد فلسفه رهبری خود نیاز به تفکر دوباره دارند. ایران مدیر برای به چالش کشیدن و ارزیابی رهبری پیشنهاد میدهد که سؤالات زیر را از خود بپرسید: